چهل سال مراسم بزرگداشت دكتر علي شريعتي در گفتوگو با سوسن شريعتي
اشاره:
٤٠ سال از مرگ دكتر ميگذرد، علي شريعتي روشنفكري كه بيش از ٤٤ سال زندگي نكرد، اما در طول حيات كوتاهش در زمانهاي سخت متلاطم، آن چنان ردي از خود بر تاريخ گذاشت كه به دشواري بتوان دست كم در ميان روشنفكران ايراني چهرهاي چون او را يافت كه اينچنين به همه تحولات سياسي و اجتماعي پس از خودش در ايران گره خورده باشد و كماكان پر ارجاعترين و پر مخاطبترين چهره در ميان روشنفكران ايراني محسوب شود. در طول تمام اين سالها چهرههاي متعدد و متنوعي از شريعتي در اذهان مخاطبان و منتقدان او نقش بسته و اين تصاوير خود تاكنون بارها دگرگون شدهاند و به مثابه دماسنج يا ميزان الحرارهاي از تحولات سياسي و اجتماعي ايران عمل كردهاند.
به ديگر سخن شريعتي در طول اين چهار دهه به عنوان شاخص يا نشانهاي بوده كه نه فقط تازه جوانان شور و هيجان شان را با خواندن آثار او جهت ميبخشيدند، بلكه روشنفكران و اهالي انديشه و حتي فعالان سياسي و اجتماعي نيز رويكرد خود را در نسبت يا مناسبت با او تعريف ميكردند يا تغيير ميدادند. اين تحولات را به خوبي ميتوان در مراسمهاي متعدد و معمولا پر مخاطب و شلوغي كه بعد از مرگ او در ٢٩ خرداد سال ١٣٥٦ برگزار شد، نشان داد. در گفتوگوي حاضر سوسن شريعتي از همين منظر به دكتر شريعتي ميپردازد و به اين پرسش پاسخ ميدهد كه شريعتي چگونه پس از خود و در جامعهاي پساانقلابي به حيات فكرياش ادامه داد.
کد خبر: ۳۰۲۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
کد خبر: ۳۰۲۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
رويكرد تاريخي به مساله زنان با سخنراني سوسن شريعتي
کد خبر: ۳۰۰۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۶
سوسن شریعتی در گفتوگو با «بهار» مطرح کرد
اشاره:
تفکر روشنفکری ایران در شرایطی همواره به استحاله دکتر علی شریعتی میپردازد که تناقضهای بسیاری در طول این سالیان در میان این نقد و نظرات از پیش تعیینشده دیده میشود؛ از نقد دکتر علی شریعتی در مجله فردوسی گرفته در حدود تاریخیای که جلال آل احمد کتاب غربزدگی را مینویسد و شریعتی با پروژه بازگشت به خویش متفاوتش این جریان و جریانی که حکومت پهلوی قصد مصادره به مطلوب کردنش را داشت زیر تیغ نقد میبرد؛ اما بهراستی چرا دکتر علی شریعتی تا بهاین حد تنهاست. او در تاریخ انقلاب ایران در بهمن 57 نقش بسیار چشمگیری دارد اما همچنان مورد نقد رادیکالیسم نظام جمهوریاسلامی قرار میگیرد.
آن غایب همیشه حاضری که میشل فوکو در معروفترین یادداشتش درباره انقلاب اسلامی مینویسد کجای این ماجراست که نه میشود طردش کرد و نه میشود او را کنار گذاشت! استفاده ابزاری از نقش، متن و جایگاه دکتر علی شریعتی چیز تازهای نیست و بهقول سوسن شریعتی : «شریعتی پروندهای همیشه باز است که همیشه مورد اتهام قرار میگیرد اما جرمش هرگز ثابت نشده است». از کسی که در دوران زندانیشدن شریعتی بهعنوان اعترافگیرندهای هم سلولی او میشود و اعتقاد دارد شریعتی هرگز صاحب اندیشهای بزرگ نبود، تا کسی که به شاه هشدار میدهد که جلوی شریعتی را بگیرد، تا نامهای که به امام نوشته میشود که جلوی چاپ کتابهای شریعتی را بگیرند اینها قیلولهای را به پا کرده است.
آدم حیران میماند و دراین حیرانی بهقول شاملو: «ﻧﻪ در ﺭﻓﺘﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ در ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺳﮑﻮﻧﯽ...» اما نقل دوباره این پرسش به ذهن خطور میکند که بهراستی دکتر علی شریعتی که بود؟ آیا از تفکر بنیادگرایانه شریعتی میتوان استخراجی از داعش یا حزبالله لبنان و حرکت مسلحانه را داشت؟ اینها مسائلی است که ما دراین گفتوگو با دکتر سوسن شریعتی ، یکی از متفکران مهم و قابل ستایش حوزه تاریخ در فرانسه داشتهایم.
ایشان به من گفتند لطفا در لیدتان از اعطای القاب و حرفهای متداول مطبوعاتی به من اجتناب کنید و من از گفتن بخشی از این حقایق درمورد جایگاه بینظیر سوسن شریعتی این زنِ متفکر و متفاوت ایرانی اجتناب میکنم و ذکر این نکته لازم است که این گفتوگو چند روز پس از ورود ایشان به تهران از فرانسه صورتگرفته است و روایتش قبل از برگزاری کنگره بینالمللی شریعتی بوده و هیچ ارتباطی با مسائل آن ندارد و اینکه دراین گفتوگو دوست و همکارم کبوتر ارشدی، دبیر صفحه اندیشه روزنامه بهار مرا همراهی کرد که یادداشتی دراینباره هم در همین صفحه دارد و همینجا از او تشکر میکنم.
کد خبر: ۲۸۹۱۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳